سیستم حکومتی جامعه ی ایران، براساس روش سرمایه داری شکل گرفته است. به نظر می رسد که در این نوع سیستم، به دلیل نیاز ویژه به گردش اقتصاد، نقش ایدئولوژی در حکومت بسیار کمتر از دیگر نظام هاست.
اما به نظرم باید در این میان، به این مساله توجه کرد که بعضی از حکومت ها، مانند ایران، اگرچه به این نظام حکومتی علاقه مندند و آن را به دلیل اعتقادات مذهبی ترجیح می دهند اما ژست مخالفت با این نوع حکومت را گرفته و به نظر خودشان در حال شکل دهی نظامی نوین هستند.
جامعه ی سرمایه دار برای ادامه ی حیات نیازمند ورود پول به بازار جامعه و در نتیجه ی آن گردش اقتصاد است.
در ایران، هر دو جناح اصلاح طلب و محافظه کار، روزگاری به کمک یکدیگر و به وحشیانه ترین شیوه ی ممکن، گروه های رقیب را از بین برده اند و به مانند کلیه ی زمان های تاریخی، پس از مدتی از نظر فکری با یکدیگر اختلاف پیدا کرده و به دو گروه اصلی تبدیل شده اند. اما در این میان یک وجه اشتراک مهم دارند و آن دیدگاه اقتصادی تقریبا برابر این دو گروه است.
گفته شد که جامعه ی سرمایه دار نیازمند گردش اقتصاد است. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و برای ادامه ی حیات باید اقتصاد را به گردش در آورد. اما در حکومت ایدئولوژیک ایران و با توجه به اقدامات ضد بشری مختلفی که انجام می دهد، این گردش اقتصاد با مشکلاتی شدید مواجه بوده و از بیماری های گوناگون رنج می برد. کافی برای این موضوع به رفتار انجام شده با قشر سرمایه دار قبل از انقلاب و یا طرفداران قدیمی گروه های سیاسی اشاره کرد و اقدامات اقتصادی سرداران سپاه و دیگر سران رژیم را یاد آور شد. ضممنا تحریم های گسترده بر علیه ایران را نباید فراموش کرد.
اما روشی که هر کدام از این گروه های سیاسی برای گردش اقتصاد انتخاب نموده اند، عامل اصلی اختلاف آن هاست. گروه های اصلاح طلب به مدل غربی گردش سرمایه علاقه مندند. به مدلی که گردش سرمایه را همراه با امتیاز دادن به مردم و دادن آزادی اجتماعی به آنان می پسندند و این رو را در بقای حکومت ایدئولوژیک اسلامی موثر می دانند.
روش گروه های محافظه کار، پیروی از مدل چینی و روسی گردش سرمایه است. مدلی که سیستم اجتماعی را بسته نگاه داشته و تنها اقتصاد را به گردش در می آورد. به نظر می رسد در این مورد، این گروه ها به تفاوت های فرهنگی و اجتماعی و جمعیتی مردمان این سه کشور توجه نکرده اند. جمعیت چین عامل موفقیت آن ها در پیشبرد این نوع تفکر است و اندکی از آزادی های اجتماعی روسیه، آرزوی ایرانیان.
در انتخابات سال گذشته، این دو طرز تفکر به تقابل نشستند و جامعه ی ایران مدلی را برگزیدند که در آن آزادی های اجتماعی و سیاسی بیشتری وجود داشت. اما ......
از هر دری سخنی:
1) به نظر من، حکومتی که اقتصاد قوی داشته باشد و آزادی های اجتماعی به شهروندانش ارائه دهد، هر نوعی که باشد، از بین نمی رود. یعنی بیشتر مردمان جامعه، آزادی اجتماعی را می طلبند، نه آزادی سیاسی را و آزادی سیاسی در رده ی دوم است.
2) باز هم به عقیده ی من، حکومتی با دیدگاه سرمایه داری، همراه با شوراهای صنفی قوی و سندیکاهای کارگری تاثیر گذار، بهترین مدل حکومت است.
3) انگیزه ی نوشتن این متن، شنیدن متن سخنرانی از آقایی به نام "کوروش مدرسی" بود که از مفاهیم آن مقاله در این جا استفاده شد.
4) همواره گوش به زنگ باید بوده باشی
عشق
خانه به خانه به در می کوبد
دور می شود ........
شمس لنگرودی، محمد، لب خوانی های قزل آلای من، موسسه ی انتشاراتی آهنگی دیگر، هایکوی شماره ی ۳۹
به نظرم اگه توی جامعه ای همه به به و چه چه بگن به مسئولای اون مملکت و همه چیزو باهم قاطی کنن اون جامعه فقط تو اون تک بعدی که میرن جلو پیشرفت کنه از نظر مسئولینش
اما زیاد نمیگذره که با یه جابجایی مسئولیت هم اون کارای مسئول قبلی که وقت مردم رو گرفته برای چند سال هدر میره
هم وقت این مسئول گرفته میشه بخاطر افراط کاری قبلی!
در ضمن هرکاری که مسئول قبلی انجام داده دوبرابر به عقب بر میگرده
و اگه این چرخه ادامه داشته باشه چیزی از اون حکومت و مردم باقی نمیمونه
حالا چقد استعداد این وسط از بین میرن خدا میدونه!
راستی ممنون از نظر خوبت
آزادی اجتماعی ...این همون چیزی که امروز در جواب دوستم علت مهاجرت ایرانی ها رو می گفتم.
ممنون از اینکه به وبلاگم سر زدی و ببخشید که به روز نبودم اما در مورد مطلبی که نوشتی باید بگم که طبق تعریف معمول واژه ی سرمایه داری اصلا سیستم اقتصادی کشورهایی مثل روسیه و چین سرمایه داری نیست بلکه به نوعی کاملا دولتی و به تعبیری سوسیالیستیه که البته در سالهای اخیر به ناچار در مسیر جهانی شدن به سمت سرمایه داری رفته، و در مورد اقتصاد ایران هم می شه قضاوت رو انجام داد.
درست میگی..... البته منظوری که من از سرمایه داری داشتم با تعریف کلاسیکش تفاوت داشت. به نظرم باید به جای این واژه از کلمه ی جذب سرمایه استفاده می کردم....
ممنون که به این نکته اشاره کردی...
با درودی بیکران به نظرم ازادی اجتماعی و سرمایه گذاری( نه از نوع سوسیالیستی ) بهترین روش باشه و فکر میکنم که مردمان چنین کشوری به فکر سیاست نمیافتند و در ارامش بسر میبرند .چون رفاه اجتماعی و قانون برقرار است و پول در اوردن نسبی برای هر شخصی از عمده خواسته های هر ملتی ست .
به نظر من ازادی اجتماعی نه ازان نوع فرهنگ اشاعه فساد و بی بند و باری و سرمایه گذاری نه برای اشخاص خاص که به نوعی فقر را حاکم کند
سراسری رو دادم که خوب نشد ( ولی،سخت نبود..من جدٌ وجد! ) آزاد هم 5شنبه میدم (bored)
یعنی میشه ؟!
.
فراتر از یک آرزو برای ایرانیان،گرچه این ارزو هم برآورده بشه مشکلات عدیدی هم با توجه به فرهنگ شدیدا ضربه خورده ی ایرانی و معنا کردن این ازادی به وجود میاد،دولتی که از هر لحاظ به ملتش توجه نمیکنه و بلعکس دلیلی برای جذب سرمایه از هر طریقی رو نداره!
4) زیبا بود.
همین طور سرسری خوندمش،پست بلند خوندن نفسمو میگیره..
ممنون که بر ما قدم می زنید ، درود
ایول جالب بود
زیاد علم ندارم که بتونم نظر تحلیلی خودم و در این رابطه بدم، ولی نکات جالبی برای من داشت
جوابم تو برای نظر تو وبلاگم:
خداییش یک چیز بگو سر جاش باشه!
باشه حتما همونجا جواب می دم
مقاله کاملی بود و قلم خوبی هم داری،
اما مدل حکومتی که مورد تائید تو و ماست اسلامی نیست و این یعنی........
نقطه چین ها همینطور ادامه دارند، خودت میدونی
اما دقیقا به نکته خوبی اشاره کردی مقایسه ایران با کشور های کمونیستی و به نظرم حاکمیت دچار یک چند گانگی و اون وسط گیر کرده و از درون به چیز خوری افتاده
رادی که پس و پیش نداره..
یکی از علتهایی که نظام ما رو بر اساس سرمایه گذاری بنا نهاده ، چاه های نفتی زیادی که ما داریم!
من نمی خوام بحث کنم که نظام سرمایه داری خوبه یا بد، اما اگه در کنار سرمایه داری آزادی اجتماعی معقولی هم وجود داشته باشه، فکر کنم اون نظام حکومتی زیاد بد نباشه...
خب من زیاد سردر نیاوردم
درود ... از یک جایی که یک نظری داشتی ، خوشم اومد و اومدم اینجا .... سرمایه داری ، سوسیالیسم ، فئودالیسم ، برده داری و امپریالیسم و دیالکتک و کلی دیگه از این لغات !!!! متاسفانه ، ایران هنوز نه اقتصادی سوسیالیستی رو داره و نه به سمتش میره و نه به سرمایه داری رسیده همچنان زمین از اهمیت زیادی برخوردداره هر چند نه مثل سابق و به جبر و بورژوازیی کومپرادور هم تنها وجهه ای همون سرمایه داری مد نظر شما است که در ایران قدرت گرفته و الا ... بگذریم این واژه ها رو نوشتم که بگم خیلی حالیمه ... ازت خوشم اومد ، گیر و گرفتم زیاده بعدا که وقت شد خدمت میرسم ضمن استفاده ، معرفی هم میکنم خودم رو ! هر چند کسی دعوتنامه نفرستاده !
سلام دوست عزیز....
با نظرت موافقم .... و اشاره ای غیر مستقیم به این موضوع در نوشته کرده ام.
خوشحال میشم اگر باز هم ببینمت و از نظراتت بهره مند بشم......
...............
ورود به این جا برای عموم آزاد است!! ..... هیچ دعوت نامه ای هم نیاز نیست!!!!!! ... بنابراین هیچ نظری هم سانسور نمیشه.
صدات می کنم حتما:ی
سلام
بروزم
جواب نظر بلند و بالمو نداده بودیا!
بالاخره بعد از چند مدت اومدیم....
کارتونی جدید با موضوع فارسی 1
سر بزنیید ممنون میشم...
http://abukoorosh.blogfa.com/
نمیدونم بد نبود so so ! کاش یکیش بشه !
check my new post