همنوایی شبانه

جایی که توش می نویسم تا یادم نره چی فکر می کردم.

همنوایی شبانه

جایی که توش می نویسم تا یادم نره چی فکر می کردم.

خیام و ابرو و جریان آشفته

   من کاملا با طبقه بندی و رده بندی کردن موضوعات مخالفم. به نظرم در موضوعاتی مانند علوم انسانی(سینما و ادبیات و ....) گفتن این که "ده فیلم برتر قرن بیستم"  این ها هستند و یا "سد1 کتابی که باید قبل از مرگ خواند" و از قبیل این نوع گفته ها، کاملا به سلیقه ی شخصی افراد مرتبط است.


   اگر شما اندکی با مکانیک سیالات آشنا باشید، حتما جریان های آشفته(توربولانس) را می شناسید. نکته ای که در این مدل از جریان ها وجود دارد و حل تحلیلی آن ها را غیر ممکن می سازد، افزایش تعداد مجهولات همراه با افزایش تعداد معادلات است. یعنی اگر سه معادله وجود دارد، حداقل چهار مجهول داریم. اگر بخواهیم با روش هایی تعداد معادلات را افزایش دهیم، تعداد مجهولات را هم افزایش داده ایم. این است که برای حل آن ها از روش های عددی استفاده می شود که مسلما دقت جواب های عددی کمتر است.

 

اگر به زندگی بنگریم، نیز بدین گونه است. تعداد پارامترهای مجهولی که وجود دارد، بسیار بیشتر از تعداد معادلاتی است که داریم. به همین دلیل پیش بینی آینده امکان پذیر نیست و تنها می توان آن را تخمین زد. یک نگرش ساده به موضوع می تواند این بحث را روشن تر سازد. عشق دو انسان به یکدیگر را فرض کنیم. این که این دو شخص یکدیگر را ببینند یا خیر. هنگامی که یکدیگر را می بینند در چه شرایط روحی قرار دارند. در چه شرایطی رشد یافته اند و افکارشان شکل یافته است. آیا در دیدارهایشان کششی به یکدیگر دارند یا خیر؟ و ..... می تواند نشان دهد در یک دوستی ساده و یا عشق دو انسان به یکدیگر چه پارامترهایی وجود دارد که تغییر هرکدام مسیر رویدادها را به کلی عوض می کند.


   به همین دلیل، به نظرم طبقه بندی موضوعات انسانی، نمی تواند چیزی را ثابت نماید. چه کسی می تواند بگوید در طول تاریخ ایران افرادی با استعداد و درک حافظ و مانند او نبوده اند!؟!؟!؟! بلکه بوده اند، اما شرایط زندگی و نوع پرورش و شرایط مکانی و زمانی که در آن قرار گرفته اند اجازه ی رشد استعداد هایشان را نداده است. بهتر می دانید که نیما  "فرزند زمان خویشتن" بود.  اگر دیگرانی قبل از او راه را باز نمی کردند، نیما سبک نو را بنیان نمی گذارد. مولوی گفته است: "این مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا، کشت مرا"، ولی شرایط زمانی برای سبک نو شعر فارسی آماده نبود. باید انسان در لحظه ای خاص در جهت استعداد های خاص خود قرار گیرد تا به موفقیتی دو چندان دست یابد.


   فکر می کنم، خیام بهترین نمونه برای نام بردن از این افراد است. شعر خیام نمونه ای از عالی ترین عقاید انسانی است که بشریت به تازگی به بعضی از آن عقاید دست یافته است(فراموش نکنیم که دنیای غرب روزگاری اسیر جهلی شدید بود و هم اکنون نیز این جهل در روان ناخود آگاه بسیاری از مردمان آن دیار خود نمایی می کند). اما واقعیت این است که تمامی شعرهایی که منتسب به خیام است، سروده ی او نیست. بسیاری در طول تاریخ ایران به دلیل ترس از حکومت های خودکامه افکارشان را در قالب شعرهای خیام منتشر کرده اند تا از گزند حوادث دور باشند. هرکدام از این افراد به صورت بالقوه پتانسیل خیام شدن را داشته اند، اما شرایط زمانی، مکانی و پرورشی که در آن بوده اند، اجازه ی این خودنمایی را نداده است.

1)           از آن جا که 100 واژه ای فارسی است و در طول تاریخ به اشتباه با ص نوشته شده، با س نوشته ام.

 

از هر دری سخنی:

1)      این شرایط زمانی و مکانی در مورد وقایع سیاسی نقشی بسیار قوی بازی می کند.


2)      با دیدن فیلم "زنان بدون مردان" به این نتیجه رسیدم که دختران، با برداشتن ابرو و تمیز کردن موی صورتشان علاوه بر این که زیبایی شان را دو چندان می کنند، بر چشم پسران هم رحم می نمایند....

تازه !!!!  درک زیبای شناسی را هم بالاتر می برند.

بزرگا دخترانا!! خدا خیرتان دهاد.......

 

 

نظرات 7 + ارسال نظر
محمد یکشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:03 ق.ظ http://manam-man.blogfa.com

پسر تو سیالات چی هستی مگه؟.... در مورد مدل توربولانسی کی - اپسیلون حرف میزدی... بابا ایول... بابا سیالاتت رو عشقه... ایول سیالات.... حالا چی خوندی و کجا خوندی؟... من الان دارم دکترای سیالات میخونم تو کانادا....
آره کتاب فارسی گیرم بیاد میخونم... یه تعدادی پی دی اف دارم... ولی دوست دارم برم سراغ کتابهای انگلیسی... شاید به زودی رفتم
سیالات رو عشقه.... ایول سیالات.. مرحوم رینولدز رو عشقه.... ایول پراندل... اسپالدینگ رو عشقه

negar دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:32 ب.ظ http://zemzemehaykhamooshi.blogsky.com

سلام، دیشب وقتی تو وبلاگم کامنتی که گذاشته بودی خوندم، خسته تر از این بودم که بهت سر بزنم اما این جلوی قضاوت درمورد تو رو نگرفت ...با خودم گفتم این دیگه کیه ؟ فکر می کنه که افسانه شخصیش و رسالتش توی این دنیا مشاوره به آدماس ؟ وقتی وبلاگت رو امروز خوندم کلی خندیدم ... "لب بوم اومدی گهواره داری هنوز من عاشقم تو بچه داری!" محشر بود، باز هم بهم سر بزن و به رسالتت عمل کن ..خیراز جوونیت ببینی برادر

لیلیانا دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:08 ب.ظ http://www.liliana2.blogsky.com

اگر جلوی بشکه های نفت یا کیف های پول بایستند ،شاخص هیچ بازار بورسی تغییر نمی کند اما اگر در جلوی فکری یا فردی بایستند هزاران فکر و فرد روی بورس می روند.

جمله مفهمی فکر کنم زیاد صحیح نباشه اونم تونظرات....

آبمیوه دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:22 ب.ظ

hi...daram bishtar be oon mozo fek mikonam,hamin tasmim kochikam mitune mogheiate bozorgi baram be vojood biare!
khoob neveshti ke ta sharayete zamani va makani be vojood nayad andaki es'tedad ham jaye roshd nadare.
english benevisi eshkali nadare mitunam bekhunam.
zanan bedune mardan--ketabesho khundam nemidunestam filmesham sakhtan !!?

نیلوفر دوشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:42 ق.ظ http://nilofaresahra.blogfa.com

این مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا، کشت مرا" مرا هم کشته والا .
حالا کی تعیین کرده ۱۰۰ تا کتاب ۱۰۰ تا فیلم و به تازگی ۱۰۰ مدل غذا رو تا نخوریم نمیریم ؟ پس سلیقه ادما چی میشه ؟ افکارشون ؟ نوع نگاهشون ؟....

ساقی می سه‌شنبه 25 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:45 ب.ظ http://saghiemey.blogfa.com

از سیالات میالات سر در نمیارم اما از مطالبتون در مورد خیام خیلی استفاده کردم.
در ضمن شما آقایون هم اگه لطف کنید و اون ریش و پشم رو بزنید خیلی به ما لطف کردید.

باغ بی برگی سه‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:39 ب.ظ http://bibargi.blogsky.com/

آری به راستی خیام ها و نیما ها و طبری ها فرزندان دوران خویشند و این دترمینیسم تاریخ است که شخصیت های مختلف را در سخت ترین شرایط سیاسی و اجتماعی در دل خود می پروراند.

ممنون ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد