همنوایی شبانه

جایی که توش می نویسم تا یادم نره چی فکر می کردم.

همنوایی شبانه

جایی که توش می نویسم تا یادم نره چی فکر می کردم.

چون است حال بستان ....

 

    به نظر من یکی از واقعیت های تلخی که نباید از یاد برد، پذیرش این نکته است که به قدرت رسیدن شخصی مانند خمینی بخشی از گوشه ی سیاه و تاریک تاریخ کشورمان است.


   می گویند کسانی که پیامبر می خوانیم، انسان های باهوشی بوده اند. آن ها برای رسیدن به قدرت و گرفتن آن از شخص حاکم، ابتدا این قدرت را به عالم روحانی و کسی در آسمان ها(خدا) نسبت دادند و سپس به عنوان نمایندگان خدا در زمین این قدرت را به طور غیر مستقیم به خودشان منتقل نمودند. روشن است که بعد از به دست آوردن قدرت و رسیدن به مرحله ی اجرا، به مانند تمامی ایدئولوژی های مذهبی و غیر مذهبی، دچار مشکل می شدند و پس از ناتوانی در حل مشکل، حل آن را به آینده نوید می دادند.

  

  

   بنابراین همیشه انسان ها را در آرزوی رسیدن به" روز بهترین" نگاه داشته اند. مسلم است که بعد از اسلام و با توجه به شرایط خاص تری که این دین جدید داشت و پس از فراز و نشیب های بسیار و پس از صفویه، که پدیده ای به نام آخوند متداول شد، با توجه به حجم گسترده ی تبلیغات مذهبی و بی سوادی مردم زمان در روان و ضمیر ناخودآگاه بیشتر ایرانیان، حکومت ایده آل علی وار، حکومتی مذهبی بود(بگذریم که شرایط اجتماعی زمان و شرایط روانی اشخاصی مانند علی هرگز مورد توجه قرار نمی گرفت).


   این بود که حتی نیروهای چپ در ابتدای اتقلاب تفکر مذهبی داشتند. فقط به جای خدا و پیامبر، افراد دیگری جانشین شده بودند. به عبارتی شرایط فکری و اجتماعی حاکم بر توده ها و روشن فکران، روش حکومتی به مانند حکومت فعلی را نتیجه می داد. این است که به قدرت رسیدن اشخاصی مانند خمینی، نتیجه ی طبیعی عقده ای بود که قرن ها بر شمار زیادی از ایرانیان فشار می آورد.


   برای مستند کردن این ادعا می توان به نوع روابط درون گروهی مجاهدین اشاره نمود که دست کمی از دیکتاتوری ایدئولوژیک ندارد و یا به نیروهای چپ فعال فعلی که همه چیز را با شرایط طبقاتی تحلیل می کنند و نظر خود را به دیگران تحمیل می کنند.


   فرهنگ گروه تاثیرگذاری از ایرانیان در حال تغییر است و این به این معنی است که حکومت ایدئولوژیک ایران برای بقا باید به اصلاح تئوری ساختاری خویش دست بزند و در غیر این صورت محکوم به نابودی است. به مانند تمامی حکومت های ایدئولوژیک دیگری که به اصلاح  تن ندادند.  

 

از هر دری سخنی:

1        مثل این که واقعا من برای دختران و زنانی که می شناسم نقش برادر باصفا را دارم. امروز یکی از خانم هایی را که می شناسم برایم از شوهرش درد دل می کرد و از من راهنمایی می خواست. در همین موقع دیگری وارد شد و از این که بی دلیل با شوهرش دعوا گرفته بود، صحبت کرد و بر این نکته که حالا پشیمون است تاکید نمود. این برادر باصفا هم به اولی گفت دو تایی به روان شناس مراجعه کنند و پیشنهاد خرید گل برای آشتی کنان را به دومی داد.


2        امروز با دوستان رفته بودیم جایی. برای من فال قهوه گرفتن و نتیجه اش این بود که یه دختر مرتبا به ساق پای من ضربه می زند.

ای دختری که با لگد مرتبا به ساق پای من می زنی!!!.....نزن!!!!....مگه مرض داری!

نظرات 8 + ارسال نظر
محمد چهارشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:22 ق.ظ http://manam-man.blogfa.com

سلام... ممنون از کامنتهای باصفات... خیلی جالب نوشته بودی... از هر دری سخنیت هم خیلی جالب بود... اما در مورد پیغمبرها من تصور نمی کنم بشه به این راحتی اونها را افرادی در نظر گرفت که صرفا برای کسب قدرت دست به چنین اعمالی زده اند... البته این نظر منه شاید غلط باشه... ولی بنظر من قضیه پیغمبرها یه مقدار پیچیده تره... ولی کاملا باهات همعقیده هستم که برای ظهور خمینی (یا یه گوسفندی جای اون) همه چیز در ایران مهیا بود... همه چیز آماده ظهور یک آخوند بر مسند قدرت بود... و خیلی از کسانی که الان میگن نه ما نمیخواستیم این حکومت رو دارند دروغ میگند.. این تجربه ای بود که باید بدست می اومد... و امیدوارم که دروس لازم رو ازش گرفته باشیم و آماده گذر از اون باشیم

نیلوفر زاهدی چهارشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:27 ق.ظ http://nilofaresahra.blogfa.com

سلام دوستم مطالبت را خواندم و نگران دوباره بسته شدن در این وبلاگت شدم .وقتی میام وبت و نتونم بازش کنم دلم میگیره .
ممنون از اینکه هشدار بهم دادی و دلداری .درستکه ما خیلی وقته همو میشناسیم اما از روی این دلنوشته هامونه . اگر من مستقیم چیزی مینوشتم شاید برعکس میشد و میگفتی چای نخورده پسر خاله ات شدم .
سعی میکنم بهتر بنویسم شما درست میگید و به من لطف دارید .
این با درودی بیکران هم عادت منه .خواستم خدا حافظی و سلام را ازلفظ عربی استفاده نکنم .

حسین چهارشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:48 ب.ظ http://www.akslar.com

سلام وبلاگ خیلی قشنگی داری لطفا به ما هم سر بزن.منتظرم

آبمیوه چهارشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:02 ب.ظ http://abmiwe.blogfa.com

,man daneshjoam...2bare mikham konkoor bedam!
vali merc az rahnamayit...
ghashang neveshti az oon tikeye akhresh ke toam ba tanz bood khosham oomad

ساقی می پنج‌شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:35 ب.ظ http://saghiemey.blogfa.com

دیدگاه خوبی بود
ممنون از راهنماییتون برادر!!!!

نیلوفر زاهدی شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:58 ق.ظ http://nilofaresahra.blogfa.com

درود بر دوست عزیز م
با سپاس از اینهمه سخن های زیبا که به من نوید فردا را میدهید .
قالب نو مبارک ساده و شیک .خیلی گشتم تا این قالب رو پیدا کردم .حتما همین بوده دیگه ؟

نیلوفر شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:39 ق.ظ http://nilofaresahra.blogfa.com

ای برادر با صفا خب پاتو بکش کنار ........تا لگد نخوری اقا ........
ه ه

مثل هیچکس پنج‌شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:24 ق.ظ http://paaeez.glxblog.com

در مورد این دیدگاه موافقم، دقیقا همینطوره
ولی در مورد اینکه دیدگاهشون در حال تغییره زیاد موافق نیستم چون حالا حالا ها زوده،
اینا فعلا از مشکلات فعلی ناراضی هستند و با حل چندتا مشکل اکثرا ساکت میشن،
چون هنوز نمی دونن چی به چیه و چی می خوان، نمونه کامل آنارشیست،

حالا مگه میشه یخ مغز ملت رو باز کرد؟!
هنوز میگن یا حسین! میر حسین!
خاک پاتم آقا! کمک کن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد